هیچ کس تنهاییم را حس نکرد...

حرفهای دلم میگویم تا سخنی از دل بشنوم

هیچ کس تنهاییم را حس نکرد...

حرفهای دلم میگویم تا سخنی از دل بشنوم

فوائد وبلاگ نویسی

اینم از فوائد وبلاگ نویسی:

 

 

۱.فرار از بیکاری

۲.ایجاد انگیزه

۳.گفتن حرف های ناگفته

۴.فکرو به جریان میندازه

۵.انشا و املا قوی میشه

۶.قوی شدن دست در فارسی تایپ کردن

.

.

...  .

همه اینا هست . اصلن عالیه.حرف نداره.خیلی خوشحالم که نوشتنشو شروع کردم.اما هنوز هم تنهام.آخه هدف من این بود که از تنهایی در بیام اما اینجا هم انگار کسی حوصله نداره.

 

با من حرف بزنید.من تشنه ی یک کلمه از حرفها ی شمام.

با من حرف بزنید...

نظرات 3 + ارسال نظر
پونه جمعه 2 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 12:26 ق.ظ http://dreamyworld.mihanblog.com

شنیدی میگن سکوت مادر فریاد هاست ... شاید این بی کلامی کاربران از اون جهته ! شاید ... اما ما ایرانی ها کلا عادت به این نوع از سکوت داریم . سکوتی که نه از سر بی حوصلگی که عادتی دیرینه است

بوف کور جمعه 2 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 06:10 ب.ظ http://www.onamono.blogsky.com

جای خالی عشق



آنجا که عشق نیست،مرگ هست با جلوه های بسیارش.در نبود عشق جلوه مرگ،خشم و خشونت است و نفرت و انتقام!و در نهایت خودکشی و دیگر کشی،به هرشکلی نمودی از نبود عشق است.هر انسانی با «توانمایه»دوست داشتن و دوست داشته شدن یا عشق ورزیدن پا به زندگی میگذارد تا زندگی کند؛با«فراران»زندگی،تلاش او برای تضمین زنده ماندن است.ولی اگر این توانمایه به هر صورت تحقق نیابد یا نیمه کاره رها شود،آنگاه چیرگی مرگ ممکن می شود.غریزه یا «فراران مرگ»جزء زیست شناختی جداناپذیر هر«سازگان»زنده ای است؛ولی«فرانمود»ذهنی آن هراس از مرگ است.پس هر انسان بهنجاری،بالقوه مرگ گریز است،مگر در نبود عشق که در نبود فراران زندگی رخ می دهد،در آنجا که «اشتیاق»نیست.در آنجا گاه چیزی مانند عشق جلوه می کند که در واقع درماندگی و بی پناهی نیاز به «وابستگی نوزادانه»یا جلوه تمام عیار«خودشیفتگی خویشتنکامانه»است و نه عشق واقعی به دیگری،با توانمایه «مایه گذاری»بیرون از خود و در ابژه عشق.عشق واقعی،مرگ و شاخه های مرگ را به خود نمی پذیرد.تن دادن به مرگ،در حالت سلامت،تقریبا همیشه ناگزیر است؛حتی در آنجا که تمامی نیروی زیست شناختی زندگی به پایان می رسد و پیشاپیش تن،خود را به دست مرگ سپرده است.پس انسان همیشه در جستجوی جاودانگی است.میرایی خواست ذهنی او نیست مگر به ناگزیر،و آن زمانی است که یا از تن فرسوده او چیزی نمانده است یا ذهن او جای خالی عشق را برنمی تابد.این حالتی است که بوف کور در ویرانه تنهایی خود تجربه می کند.خوره ای که به جان او افتاده و او را از درون می خورد و می تراشد،فراران مرگی است که در «جای خالی عشق»نشسته است.بوف کور دلداه ای است که محبوب خود را از دست داده است.معشوق او رفته است یا مرده!به هر تقدیر،جای او خالی است؛پس اشتیاقی نیز نیست:



اما دست خودم نبود،از این به بعد مانند روحی که در شکنجه باشد.هرچه انتظار کشیدم،هرچه کشیک کشیدمرچه جستجو کردم،فایده ای نداشت.تمام اطراف خانه مان را زیرپا کردم،نه یک روز،نه دو روز،بلکه دو ماه و چهار روز مانند اشخاص خونی که به محل جنایت خودشان برمی گردند.هرروز طرف غروب مثل مرغ سرکنده دور خانه مان می گشتم....اما هیچ اثری از درخت سرو،از جوی و از کسانی که آنجا دیده بودم پیدا نکردم،آنقدر شبها جلو مهتاب زانو زدم،از درختها،از سنگها،از ماه....استغاثه ...کردم و همه موجودات را به کمک طلبیدم،ولی کمترین اثری از او ندیدم.



معشوق از دست رفته است،وگرچه ممکن است سنگدلانه او را رها کرده باشد و با دیگری یا دیگران عشق ورزد،باز هم دوست داشتنی است.پیراهن چرک او که بوی او را ممی دهد یا گرمی رختخوابش یا هرچه نشانی از او دارد نیز آرامش بخش است:





اما بعد از کشمکش سخت ،او بلند شد و رفت.من فقط خودم را راضی کردم که آن شب،در رختخوابش که حرارات تن او به جسم آن فرو رفته بود و بوی او را می داد بخوابم و غلت بزنم.تنها خواب راحتی که کردم همان شب بود.



2-از دست دادگی و هراس از مرگ در«رابطه با ابژه»



بوف کور به زبان عرفانی عشق و دلدادگی:قصه درد فراق،شوق وصل و آرزوی بازگشت به اصل،بازگشت به آن پیوند ازلی جاودانه است..............................



مرتضی شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 07:57 ب.ظ http://crazypc.blogsky.com

امیدوارم ناراحت نشده باشی اما حرف دلم بود بلایی که من سر دیگران آوردم از این به بعد همیشه بهت سر می زنم نظر میدم خواستی به من لینک بده

سلام دوست من .ممنونم که نظر دادی اما میخوام بدونم پس سهم انتخاب من این وسط چی میشه؟.دل من چی میشه؟من چطور وقتی تحملش سخته میتونم قبولش کنمو خودمو اونو آزار بدم؟به نظر تو اشتباه تر این نیست؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد